.:: مقداد علمی ::.

ترجمه و قواعد دروس عربی دوم عمومی(درس سوم)

دوشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۴۷ ب.ظ

معنی درس سوم :

کتاب زندگی
علم و دین برای انسان دو بال هستند که جز توسط آن دو نمی تواند پرواز کند و امت اسلامی همان امتی است که به سوی کمال و رشد حرکت می کند و او به این دو بال احتیاج دارد.
و اسلام از زمان ظهورش مسلمانان را به اندیشیدن و آموختن تشویق کرده است به خاطر این مسلمانان مقاله ها و کتابهای متعددی در تمام زمینه های فکری و علمی مانند ادبیات و فلسفه و پزشکی و ریاضیات و فیزیک و کشاورزی و داروسازی و … تألیف کرده اند.
و قرآن قانونی است برای زندگی روزانه ی ما و کتابی نیست که درباره ی علمها به طور کامل صحبت کند ولی در آن بعضی اشارات علمی وجود دارد که علم بشر تاکنون بعضی از آنها را کشف کرده است.
و اکنون بعضی از این نشانه ها (آیات) را فرا بگیر.
اصل جهان:
همانا آسمانها و زمین بسته بودند پس آن دو را گشودیم.
اصل جهان رازی پیچیده است و آیه درباره ی حقیقت این کار را در میان سخنان مختصر و مفید به جهانیان خبر می دهد. آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند سپس خداوند بین آن دو را جدا کرده است.
محققان در علم نجوم در قرن بیستم به نظریه ای رسیدند که خلاصه ی آن این است که ماده ی اولیه ی جهان جامد بود. سپس انفجار شدیدی در آن روی داد و اجزاء آن ماده جدا شد و آسمانها و زمین شکل گرفت.

خورشید و ماه
و در آنها (آسمانها) ماه را به صورت نوری و خورشید را چراغی قرار داد.
کلمه ی سراج (چراغ) به چیزی گفته می شود که دارای نور و حرارتی از خودش باشد و کلمه نور به تنها نوری که در آن حرارتی نیست گفته می شود.
و آیه می گوید «همانا ماه نوری را از منبعی غیر خودش که در آن حرارتی نیست ایجاد می کند. اما خورشید نوری ذاتی است (فروزان است) پس منبعی برای نور و حرارت می باشد.
و انسان حقیقت ماه را نمی شناخت بجز در قرن بیستم (بعد از فرود آمدن اولین انسان بر سطح آن و اکتشاف آن به اینکه آن تنها سیاره ی سرد و خاموش است) که در آن اثری از آب و زندگی نیست و آن نور خورشید را منعکس می کند.
چرخش زمین:
و کوهها را می بینی و آنها را جامد می شمری در حالیکه آنها مانند ابر می گذرند.
اگر تو به کوهها نگاه کنی گمان می کنی که آنها ثابت هستند ولی حقیقت غیر از آن است.
کوهها از مقابل تو می گذرند همانطورکه ابرها می گذرندوعلت آن چرخش زمین و حرکت آن می باشد.
حرکت زمین در دوره ی ما بر کسی پوشیده نیست ولی آن حتی قرنهای اخیر بر انسان پوشیده بود.
و داستان مشهور گالیله در این زمینه است.
این بعضی اشارات علمی در قرآن کریم بود که علم تاکنون حقیقت آن را کشف کرده است.
و می دانیم که اشارات علمی در ایات قرآن کریم حرفی به خودی خود نیست.
بلکه آنها نشانه هایی است که راستی ادعای نزول قرآن از جانب خداوند بزرگ و بلند مرتبه را برای ما ثابت می کند.
همانا در آن (قرآن) نشانه هایی است برای گروهی که می اندیشند.


قواعد درس سوم:
1- جمع مونث سالم: به جمع هایی گفته می شود که با اضافه کردن (ات) ساخته می شود. مانند: مؤمنات، تلمیذات، آیات، کلمات، مسلمات، صالحات، فراشات.
جمع مونث سالم در حالت رفع و جر اعراب اصلی دارند
یعنی در حالت رفع ُ ٌ و در حالت جر ِ‌ ٍ می گیرند. ولی در حالت نصب اعراب فرعی یا نیابی دارند. یعنی در حالت نصب به جای فتحه، کسره می گیرند.

نکته: جمعهای سالم مؤنث هیچگاه فتحه نمی گیرند.
ضمه ( رفع ) ـــ
(اعراب اصلی)، جارت المعلمات (فاعل و مرفوع به ضمه اصلی)
کسره (جر ) ــــ
کسره (نصب) ـــــ (اعراب فرعی یا نیابی)، رأیت المعلماتِ (مفعول به و منصوب به کسره فرعی یا نیابی)
الحسنات یذهبن السیئاتِ : الحسنات (مبتدا و مرفوع به ضمه اصلی)، یذهبن (خبر جمله فعلیه محلاً مرفوع)، السیئاتِ (مفعول به و منصوب به کسره فرعی)
سمعتُ من المعلماتِ (مجرور به کسره اصلی)
مضاف الیه فاعل
مجرور مرفوع مبتدا
مجرور به حرف جر خبر

منصوب مفعول به
مجزوم فعل مضارع مجزوم (نهی)
2- اسم غیر منصرف: به اسمهایی گفته می شود که هیچگاه تنوین نمی گیرند و در حالت رفع و نصب اعراب اصلی دارند. یعنی در حالت رفع ُ (ضمه) و در حالت نصب َ‌ (فتحه) می گیرند. ولی در حالت جر، اعراب فرعی یا نیابی دارند. یعنی در حالت جر به جای کسره (فتحه) می گیرند.
جاءتْ فاطمه (فاعل و مرفوع به ضمه اصلی)
رأیتُ فاطمه( مفعول به و منصوب به فتحه اصلی)
سمعتُ مِن فاطمه(مجرور به فتحه فرعی «نیابی»)
رفع، ضمه، ُ
اعراب اصلی جر، فتحه، َ اعراب فرعی(نیابی)
نصب، فتحه َ

نکته: اسمهای غیر منصرف عبارتند از:
1- اسم علم مؤنث مانند: فاطمه، مریم ، زینب
2- اسم شهرها و کشورها و رودها (خاص) مانند: اصفهان، ایران، کارون
3- اسم غیر عربی (عجم) مانند: ابراهیم، اسماعیل، یعقوب، یوسف، فرعون، اسحاق
4- اسمهایی که بروزن(افعـل، فعلی، فعـلاء، فعـلان)باشندمانند:اکرم، عطشــی، زهراء ، خضراء- عطشان، سلمان
5- جمعهای مکسری که بر وزن مفاعل و مفاعیل و شبیه آندو باشد( جمع های مکسری که حرف سوم آن الف باشد وبعد از آن بیش از یک حرف به کار رفته باشد).
مانند: مساجد، موازین، معابد. شبیه آن، قواعد، حوادث
مفاعِیــل، مفاتیــح، محاریـب شبیـه آن، تفاسیر، تواریخ، تلامیذ
6- جمعهای مکسری که به الف ممدود (اء) ختم شده باشد. مانند : اشیاء، اسماء، علماء، اولیاء، فضلاء.
نکته: اسمهای غیر منصرف با دو شرط در حالت جر، کسره می گیرند و اعراب اصلی دارند :
1- مضاف باشد. 2- ال داشته باشد.
ذهبتُ الی مسـاجد (مجرور به فتحه نیابی «فرعی»)
ذهبتُ الی المسـاجدِ (مجرور به کسره اصلی)
ذهبتُ الی المسـاجد المدینـه. المساجد( مجرور به کسره اصلی و مضاف) المدینه (مضاف الیه و مجرور به کسره اصلی)
پیامبرانی که حرف اول اسم آنها یکی ازاین حروف باشد اسم آنها منصرف است و غیر از اینها
غیر منصرف می شوند:
شش صلمنـه (شیث، شعیب، صالح، لوط، محمد، نوح، هود)

  • مقداد نریمانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی