.:: مقداد علمی ::.

ترجمه وقواعد دروس عربی دوم عمومی (درس شش)

دوشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۰۱ ب.ظ


معنی درس ششم:
حقوق مردم
ای عقیل، برخیز، چیزی در خانه نیست.
برادرت خلیفه ی مسلمانان و رئیس حکومت است.
به سوی او برو تا چیزی از مال بدست آوری.
عقیل برخاست و به سوی دارالحکومه رفت. در راه..
- برادرم امیر کشور است … مال و مقامی بدست خواهم آورد.و جز با کیسه های پر بر نخواهم گشت… حتماً… شکی در آن نیست.
در دارالحکومه:
-سلام بر تو ای برادرم ای امیر مومنین
- و بر شما سلام و رحمت خداوند باد.
- ای علی به سوی تو آمده ام تا اینکه پیرامون مشکلاتم در زندگی صحبت کنم ، در زمان شام.
- ای پسرم! ای حسن، به عمویت لباسی بپوشان.
پس حسن از لباس خودش به او پوشاند
و در زمان شام هنگامی که بر سر سفره نشسته تا شام را تناول کنند (بخورند) عقیل چیزی جز نان و نمک نیست. پس خیلی تعجب کرد.
- ای علی آیا این سفره امیر کشور است؟ آیا این چنین به ما غذا می دهی؟
- آیا این از نعمتهای خدا نیست؟
- بله ! .. اما!
- پس حمد و ستایش مخصوص خداست.
- ای علی! من بدهکارم و خانواده ام به کمک احتیاج دارند. همانا آنها مرا سوی تو فرستاده اند تا اینکه با خبرهای مسرت انگیز (شاد) به سوی آنها برگردم.
- بدهی تو چقدر است؟
- هزاران درهم!
- این مقدار ندارم ولی صبر کن تا حقوقم را از بیت المال بگیرم و مقداری از آن را به تو کمک کنم.
- بیت المال در دست توست و تو از حقوقت صحبت می کنی؟ … حقوق تو چقدر است؟
- بین من و بین دیگران در بیت المال فرقی نیست.
- مثل اینکه نمی پذیری (قبول نداری)؟… عیبی ندارد (اشکالی ندارد.
- پس به سوی بازار برو و قفل صندوقها را بشکن.
- چه چیز در صندوقهاست؟ اموال تاجران؟
- آیا به من فرمان می دهی که صندوقهای ملتی را بشکنم که به خداوند توکل کرده اند و اموالشان را در آن گذاشته اند؟ آیا به من فرمان می دهی که دزدی (سرقت) کنم؟!
- پس تو چگونه به من فرمان می دهی که بیت المال مسلمانان را بگشایم و اموال آنها را به تو بدهم؟
- در حالی که آنها به خدا توکل کرده اند! … آیا دزدی از یک شخص بهتر از دزدی از تمام مسلمانان نیست؟! …
عقیل خجالت کشید و از درخواست خودش پشیمان شد.


قواعد درس ششم:
اقسام فعل مضارع: 1 ـ مضارع مرفوع 2 ـ مضارع منصوب 3 ـ مضارع مجزوم
1= مضارع مرفوع: هر گاه فعل مضارع بدون حروف ناصبه یا حروف جازمه بکار رفته باشد مرفوع می باشد. به عبارت دیگر فعل مضارع در حالت عادی مرفوع است و علامت مرفوع بدون فعل مضارع عبارتند از:
1- ضمه ی حرف آخر ُ در صیغه هایی که ضمیر بارز ندارند ( 1- 4- 7- 13- 14) علامت اعراب ضمه ی حرف آخر می باشد و اعراب آنها ظاهری و اصلی و اعراب به حرکت می باشد. مانند:
یذهب – تذهب – اجلس – نجلس ( همه ی این افعال مضارع و مرفوع به ضمه ی اصلی و اعراب به حرکت هستند)
2-ثبوت نون رفع: در صیغه هایی که ضمیر بارز (الف- واو – یاء) دارند یعنی صیغه های مثنی و جمعهای مذکر غائب و مخاطب و مفرد مونث مخاطب علامت اعراب رفع، نون می باشد. و اعراب آنها فرعی یا نیابی و اعراب به حرف دارند. مانند:
یذهبانِ – تذهبانِ
یذهبون – تذهبون مضارع و مرفوع به ثبوت نون فرعی (نیابی) (اعراب به حروف)
تذهبین
نکته: در صیغه های جمع مونث (6-12) چون فعل مبنی می باشد اعراب آنها محلی می باشد. یعنی محلاً‌ مرفوع هستند و نون در آن در صیغه ضمیر بارز است و علامت اعراب نمی باشد. مانند:
یذهبن – تذهبن مضارع ، محلاً مرفوع، و مبنی بر سکون

2 ـ مضارع منصوب: هرگاه یکی ازحروف ناصبه قبل ازفعل مضارع قراربگیردفعل مضارع منصوب
می گردد. یعنی در صیغه هایی که ضمیر بارز ندارند، ضمه ی حرف آخر به فتحه تبدیل می شود
و درصیغه هایی که نون رفع دارند، هنگام منصوب شدن نون آنها حذف می شود
وحرف ناصبه عبارتند از: أن (که – تا)، لَن(هرگز نه)، کَی ـ لکی(تا اینکه)، إذَن (در صورتی که) ، حتّی(تا اینکه) لـِ (برای اینکه)

علامات مضارع منصوب (علامت نصب فعل مضارع):
1-فتحه ی حرف آخر. در صیغه هایی که ضمیر بارز ندارند ( 1- 4- 7- 13- 14) هنگام منصوب شدن فعل ضمه به فتحه تبدیل می شود و اعراب ظاهری و اصلی دارند و اعرابشان به حرکت می باشد. مانند:
أن یذهب – لن تذهب – کَی أجلس – لنجلس (مضارع و منصوب به فتحه ی اصلی «اعراب به حرکت»)
2-حذف نون رفع: در صیغه هایی که ضمیر بارز (الف- واو- یاء) دارند هنگام منصوب شدن فعل، نون آنها حذف می شود و منصوب به حذف نون فرعی یا نیابی می باشند و اعرابشان به حروف می باشد. مانند:
أن یذهبا – لن تذهبا
کی یذهبوا- کی تذهبوا مضارع و منصوب به حذف نون فرعی (اعراب به حروف)
حتّی تذهبی
نکته 1- در صیغه های جمع مونث (6- 12) چون نون ضمیر بارز است و علامت اعراب نمی باشد، پس هنگام منصوب شدن فعل، نون حذف نمی شود و فعل مبنی بر سکون و اعراب محلی دارد و محلاً منصوب می باشد. أن یذهبن
لن تذهبن مضارع محلاً منصوب (مبنی بر سکون)
نکته 2- هر گاه لَن قبل از فعل مضارع قرار بگیرد فعل مضارع به صورت مستقبل منفی ترجمه می شود.: لن + مضارع منصوب = مستقبل منفی
لن نذهب = هرگز نخواهیم رفت
لن یرجعوا = هرگز بر نخواهند گشت
نکته 3- هر گاه حروف ناصبه (بجز لن) با فعل مضارع به کار برده شوند، فعل مضارع به صورت مضارع التزامی ترجمه می شود.
أن یکتبوا = تا بنویسند (مضارع التزامی)
أذهب = می روم (مضارع اخباری)
أن أذهب = تا بروم (مضارع التزامی)

اعداد: به دو دسته تقسیم می شوند:
1-اعداد ترتیبی 2-اعداد اصلی (شمارشی)
1-اعداد ترتیبی: به عددهایی گفته می شود که رتبه و ردیف را مشخص می کند و بر وزن فاعل به کار می رود و در جمله بعد از اسم قرار می گیرند و مانند صفت مفرد از موصوف خود پیروی می کنند و در فارسی با پسوند ُم یا ُ مین به کار می روند.
اعداد ترتیبی: الاول- الثانی- الثالث- الرابع و ….
الدرس الثالثُ الامام الثامن
موصوف صفت مفرد موصوف صفت مفرد
2-اعدادشمارشی(اصلی):که شماره تعدادچیزی رادرجمله مشخص می کنندوبه این صورت به کار برده می شود:
الف) عدد 1 و 2 : عدد یک و دو بعد از اسم قرار می گیرد و صفت مفرد به شمار می رود و در جنس و اعراب و نکره و معرفه و عدد از موصوف خود پیروی می کند و به این صورت به کار می رود. مذکر و مونث. در عدد یک 1 اعراب اصلی و در عدد دو2 اعراب فرعی یا نیابی به کار می رود به این صورت :
مذکر مونث
عدد یک، واحد واحده
(درحالت رفع) عدد دو، اثنانِ اثنتانِ
(درحالت نصب و جر)، اثنینِ اثنتینِ

کتاب واحد شجره واحده
موصوف صفت مفرد موصوف صفت مفرد
تلمیذانِ اثنانِ «مذکر» تلمیذتانِ اثنتانِ «مونث»
موصوف صفت مفرد موصوف صفت مفرد
ب) اعداد 3 تا 10 : به عددهای 3 تا 10 که از یک جزء تشکیل شده اند اعداد مفرد می نامیم و قبل از اسم به کار می روند و در جنس با اسم بعد از خود مخالف هستند. یعنی برای مذکر به صورت مونث و برای مونث به صورت مذکر به کار برده می شوند. به اسم بعد از عدد معدود گفته می شود و معدود عددهای 3 تا 10 همیشه جمع و مجرور می باشد. و عبارتند از:

مذکر: ثلاث، اربع، خمس، ستّ، سبع، ثمانی، تسع، عشر
اعداد 3 تا 10 مونث: ثلاثه، اربعه، خمسه، ستّه، سبعه‌، ثمانیه، تسعه، عشره
5 آیه : خمس آیاتٍ (عدد و معدود)
مذکر: اربعه معلمین (عدد و معدود)
4 معلم مونث: اربع معلماتٍ (عدد و معدود)
ج) اعداد 11 و 12: به عدد 11 و 12 چون از دو جزء تشکیل می شود اعداد مرکب می گویند و قبل از اسم قرار می گیرد و در جنس از اسم بعد از خود پیروی می کنند و اسم بعد از عدد 11 و 12 همیشه مفرد و منصوب می باشد. در عدد 11 هر دو جزء مبنی می باشد و در عدد 12 جزء اول معرب و اعراب فرعی (مانند مثنی) دارند و جزء دوم آن مبنی بر فتحه می باشد و عبارتند از:
مذکر مونث
عدد 11 احد عشَر اِحْدی عشره
(در حالت رفع ) عدد 12 إثنا عشر إثنتا عشره
(در حالت نصب و جر) عدد 12 إثنی عشر إثنتی عشره
11 ستاره: احد عشر کوکباً.

  • مقداد نریمانی

نظرات  (۱)

آقا مقداد چرا مطالب جدید نمیزاری ؟!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی